روستای زاچ بشاگرد
استان هرمزگان-شهرستان بشاگرد-روستای زاچ
دو شنبه 20 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 22:4 ::  نويسنده : عیسی زارعی

بشاگرد ، منطقه ای  کم نعمت ، غریب و دور افتاده که داستان تاریخ مبارزه مردمانش با خست طبیعت و چپاول بیگانگان ، بخشی از حماسه مردم ایران زمین در مبارزه برای بقا را تشکیل می دهد . حماسه ای که نسل ما و نسلهای بعد می بایستی به بازشناسی آن بپردازند تا آموخته ها همچون چراغی درخشان و مطمئن راههای آزمون شده ادامه بقا در این سرزمین را بنمایاند.

الف- خصوصیات جغرافیایی – اقلیمی

بخش بشاگرد متشکل از 4دهستان بود که دهستان گوهران در شمال و دهستان گافر و پارامونت در شرق ودهستان جکدان در غرب و دهستان سردشت در مرکز آن قرار دارد .

ودر آغاز دولت آقای احمدی نژاد به شهرستان تبدیل شد.

بشاگرد با مساحت 10 هزار کیلومتر مربع محدود است از شمال به کرمان ، ازمغرب به  سیریک و بیابان ومیناب  ، از مشرق به سیستان و بلوچستان  و از جنوب به جاسک و حوزه شرق آن و  دریای عمان .

بشاگرد در مجموع بالای ۲۰۰روستا و آبادی بیشتر از ۴۰۰۰۰ نفر جمعیت تشکیل شده است که علاوه بر تقسیمات کشور ی، به نوعی تقسیمات خاص که ناشی از وضعیت قومی و قبیله ای و موقعیت جغرافیایی روستاهامیباشد پایبند هستند و بر این اساس بشاگرد را میتوان به زنگیک،پیزگ،گافرو پارامونت و درآبسر(دراوسر)تقسیم بندی کرد.

بشاگرد ، سرزمینی دارای ارتفاعات و پستی و بلندیهای بسیار است که از جمله مهم ترین ارتفاعات آن میتوان رشته کوه سربندزاچ ورشته کوه آهویری اهون ،کوه مهراب در شمال غرب و گورکوه گافر وبند مارز را نام برد.

بشاگرد به علت استقرا در اراضی بلند و مرتفع تنها محلی است که هوای آن به نسبت خنک و معتدل است و چشمه های متعدد حوالی آن حاکی از وجود آب فراوان است.  

نقاط مختلف بشاگرد به سبب مجاورت با دریا ، نزدیکی به دشت ، و نیز کوهستانی بودن دارای گونه های متفاوت آب و هوایی است . در کرانه های دریای عمان گرما شدت زیاد دارد و وجود رطوبت بر ناسازگاری هوا می افزاید . در جلگه ها هوا خشک و گرم است . در ارتفاعات ، از  کوه مهراب و آهویری ، هوا معتدل است . در این منطقه علیرغم سرمای شدید  به علت خشک بودن هوا در فصل زمستان تا کنون برف نباریده است .

با وجود بخشهایی خشک و بی آب و علف در بشاگرد ؛ اما با وجود این در دوره هایی که وضع مساعد باشد و طبیعت یاری کند ، در همین سرزمین نیز انواع مرکبات و میوه های گرمسیری ، مانند : موز ، انبه ، زیتون ، خرما ، پنبه ، ذرت ، برنج و گندم به عمل می آید و در برخی مناطق ، به گفته مردم : در سالهایی که آسمان بر سر مهر باشد و باران بزند ، یک تخم صد تخم محصول به دست می آید . طبیعت بکر بشاگرد موقعیت مناسبی برای پرورش دام فراهم می آورد و به همین سبب دامداری در این مناطق رونق دارد اما دامداری در آن به شکل سنتی انجام میشود و صرفه اقتصادی ندارد و تنها نیاز خانواده ها را برآورده میکند.

 دراین منطقه همچنین گیاهان صحرایی مختلف و متنوعی می رویند که سالها استفاده طبی و خوراکی دارند.

کشاورزی و دامداری در بشاگرد به علت سنتی بودن تا کنون صرفه اقتصادی نداشته است اما با برنامه ریزی هایی میتوان آن را به فعالیتی با توجیه اقتصادی تبدیل کرد . خصوصا آنکه برخی از محصولات کشاورزی بشاگرد همچون سیر و لیمو شیرین و برخی از مرکبات بنا به اظهارات اهل فن بسیار خارق العاده میباشند.

نکته قابل ذکر بارانهای بشاگرد میباشد که به صورت شدید و سیل آیا میباشند و با توجه به شیب زیاد زمین در اکثر مناطق بلافاصله بعد از بارش باران آب به صورت سطحی جاری شده و با وارد نمودن خسارات به اراضی و جاده ها ،همه ساله قربانی گرفته وبه سرعت به دریای عمان میریزد که احداث سد در مسیر رودخانه های این بخش میتواند تا حدود زیادی از وارد آمدن خسارت جلوگیری نموده و موجبات استفاده بهینه از این نعمت خدادی را فراهم خواهد آورد.

نکته قابل تامل دیگر احداث سد جگین بر یروصدتنگه شتری واقع درروستای زاچ بشاگردکه از اصلی ترین رودخانه این شهرستان میباشد که اکثر رورخانه ها روستاها به آن سرازیر میشوند ولی تا کنون هیچ خیری از این سرمایه گذاری عظیم برای مردم این منطقه حاصل نشده است. زیرا این سد در انتهای رودخانه جگین که تقریبا انتهای  محدوده بشاگرد میباشد احداث شده است و اکثر اراضی حاصلخیز منطقه در مناطقی بالاتر از آن واقع شده اند و حتی آب بشاگرد پاسخگوی کمبود آب شرب بعضی از روستاهای آن نمیباشد .

ب- تاریخ

 نگارش تاریخ سرزمینی وسیع ، با طایفه ها و تیره های گوناگون و پراکنده ، کار آسانی نیست ، تاریخ چنین سرزمینها معمولا به آمیخته ای از مهر و کین تبدیل می شود ، مهر و کینه ای  که روایتهای تاریخی را از داوریهای مغرضانه و کینه توزانه و یا افسانه پردازی و حماسه سرایی انباشته می سازد و واقعیات و رخدادها را در هاله ای از ابهام فرو می برد . به همین سبب تاریخ بشاگرد ، در قیاس با تاریخ دیگر اقوام این مرز و بوم ، دارای غرابت و غموض بیشتری است. در نتیجه پژوهشگرانی که با شناخت ناقص ، بدون در نظر گرفتن کهنسالی سرزمین ، طبیعت غریب ( گاه بخشنده و گاه خسیس ) ، سختکوشی ، صبر ، و سازگاری مردمی با فرهنگ گسترده و غنی ، ... به اظهار نظر درباره بشاگرد پرداخته اند و اغلب عقب ماندگی و خشکی منطقه و خست طبیعت افق دیدشان را محدود کرده است ، با پیچیدگی افزونتری رو به رو شده اند. اینان اکثرا بر قامت بشاگردتنپوشی از اتهامات رنگ وارنگ بافته و آن را به غارتگری های گاه و بیگاه این مردم آراسته اند . چنین روایات ناشیانه و خام ، جملگی دراصل از عدم درک کامل و شناخت دقیق این گروه افراد نشأت می گیرد ، آنان که نه بدرستی از مشکلات تاریخی و طبیعی منطقه آگاه بوده اند ، نه به صورتی عمیق به مسایل جامعه شناختی و فرهنگ شناختی مردم بشاگرد وقوف داشته اند. در مورد ویژگیهای اخلاقی مردم بشاگرد ، میتوان گفت بشاگردیان کاملا صحیح العمل و درست کارند و اگر یک شیء قیمتی یا سند و نوشته ای به آنها بسپارید ، ابدا خیانت نمی کنند و در نگهداری آن از جان خود دریغ نخواهند کرد.

روزپنجشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه اقای محمودشهدادی رئیس اداره اموزش وپرورش شهرستان بشاگرد و اقای دکترنعمت اللهی واقای کاردانپورمجری طرح های موسسه خیریه خواجه نصیرالدین طوسی باحضوردرروستای زاچ بشاگردازساختمان مدرسه ابتدایی امام سجادروستای زاچ که بامشارکت این موسسه ساخته شده بازدیدکردند دراین دیداروباحضورجمعی ازساکنین روستااقای زارعی مسئول شورای اسلامی روستای زاچ ضمن تقدیروتشکرازجناب دکترنعمت اللهی وموسسه خیریه خواجه نصیرالدین طوسی بخاطرتقبل هزینه ساخت این مدرسه واقای شهدادی بخاطرپیگیریهای موثرایشان وازاقای ابوذرقراری پیمانکارطرح وپرسنل کارگری وهمچنین ازکلیه کسانی که درساخت این مدرسه تلاش کرده وزحمت کشیده اندتقدیروتشکرکرد ویاداورشدندکه ساختمان ساخته شده درجایی قرارداردکه زمین ان درهنگام بارندگی به شدت اسیب پذیراست وچنانچه حیاط این ساختمان ساخته نشودخدای ناکرده دچارخسارت خواهدشد وهمچنین این مدرسه ساخته شده فاقدسرویس بهداشتی وحمام است که ازنیازهای اولیه واساسی میباشندلذاخواهشمنداست باهرطریق ممکن جهت ساخت حیاط وسرویس بهداشتی وحمام برای این مدرسه پیگیری واقدام شود سپس اقای شهدادی ریس اداره اموزش وپرورش شهرستان بشاگردضمن تقدیروتشکرازهمه عوامل ساخت این مدرسه )موسسه خیریه خواجه نصیرالدین طوسی ومسئولین محترم این موسسه پیمانکاراجرایی وبناوکارگران همکاری کننده (اقای شهدادی هم ضمن تاییدسخنان اقای زارعی شورای اسلامی روستای زاچ اشاره کردندکه ساختن حیاط وسرویس بهداشتی ازنیازهای اساسی بوده وبایدساخته شود وسپس اقای دکترنعمت اللهی ازکارگران همکاری کننده وهمه کسانی که جهت ساخت این مدرسه هرگونه همکاری فرموده اندتقدیروتشکرنمودند
پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : عیسی زارعی
عیب است بزرگ برکشیدن خود را 
وز جمله ی خلق برگزیدن خود را
از مردمک دیده بباید آموخت 
دیدن همه کس را و ندیدن خود را
-------------------- گر در ره شهوت و هوی خواهی رفت 
از من خبرت که بینوا خواهی رفت
بنگربکجایی ز کجا آمده ای 
میدان که چه می کنی کجا خواهی رفت

--------------------
آنجا که عنایت خدایی باشد 
عشق آخر کار پارسایی باشد
وآنجای که قهر کبریایی باشد 
سجاده نشین کلیسیایی باشد --------------------
مست توام از باده و جام آزادم 
صید توام از دانه و دام آزادم
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی 
ورنه من از این هر دو مقام آزادم
--------------------
شرط است که چون مرد ره درد شوی 
خاکی تر و ناچیزتر از گرد شوی
هر کاو ز مراد کم شود مرد شود 
بفکن الف مراد تا مرد شوی --------------------
دی آمدم و نیامد از من کاری 
امروز زمن گرم نشد بازاری
فردا بروم بی خبر از اسراری 
نا آمده به بُدی ازین بسیاری

 

پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:11 ::  نويسنده : عیسی زارعی
الهی! گاهی بخود نگرم گویم از من زارتر کیست، گاهی بتو نگرم گویم از من بزرگوارتر کیست؟ گاهی که به طینت تو افتد نظرم، گویم که من از هرچه به عالم بَتَرم، چون از صفت خویشتن اندر گذرم، از عرش همی به خویشتن در نگرم.
الهی! شاد بدانم که اول من نبودم تو بودی، آتشِ یافت با نورِ شناخت تو آمیختی، از باغ وصال نسیم قرب تو انگیختی، باران فردانیت بر گرد بشر ریختی، با آتش دوستی آب و گل بسوختی تا دیده ی عارف بدیدار خود آموختی.
الهی! در سر گریستنی دارم دراز، ندانم که از حسرت گریم یا از ناز، گریستن از حسرت نصیب یتیم است و گریستن شمع بهره ی ناز، از ناز گریستن چون بود این قصه ایست دراز.
الهی! جوی تو روان و مرا تشنگی تا کِی؟ این چه تشنگی استو قدح ها می بینم پیاپی.
 زین نادره تر کِرا بود هرگز حال 
من تشنه و پیش من روان آب زلال
 عزیز دو گیتی! چند نهان شوی و چند پیدا، دلم حیران گشت و جان شیدا، تا کی این استتار و تجلی آخر کِی بود آن تجلی جاودانی؟
الهی! جلال عزت تو جای اشارت نگذاشت، محو و اثبات تو راه اضافت برداشت تا گم گشت هرچه رهی در دست داشت.
الهی! زانِ تو می فزود و زانِ رهی می کاست تا آخر همان ماند که اول بوده است. محنت همه در نهادِ آب و گل ماست 
پیش از گِل و دل چه بود آن حاصل ماست.
 الهی! آب عنایت تو به سنگ رسید، سنگ بار گرفت، سنگ درخت رویانید درخت میوه و بار گرفت، درختی که بارش همه شادی، طعمش همه انس، بویش همه آزادی، درختی که بیخ آن در زمین وفا، شاخ آن بر هواء رضا، میوه ی آن معرفت و صفا، حاصل آن دیدار و لقا.
الهی! از جود تو هر مفلسی را نصیب است از کرم تو هر دردمندی را طبیبی است از سعت رحمت تو هر کسی را بهره ایست، از بسیاری صواب بر تو هر نیازمندی را قطره ایست بر سر هر مؤمن از تو تاجی است، در دل هر محب از تو سراجی است، هر شیفته ای را با تو سروکاری است، هر منتظری را آخر روزی شرابی و دیداری است.
الهی! دانی به چه شادم؟ به آنکه نه به خویشتن به تو افتادم. الهی! تو خواستی، من نخواستم.
الهی! این چه بتر روزی است؟ ترسم که مرا از تو جز حسرت نه روزی است.
الهی! می لرزم، از آنکه نه ارزم چه سازم جز از آنکه می سوزم تا از این افتادگی برخیزم.
الهی! از بخت خود چون پرهیزم و از بودنی کجا گریزم؟ و ناچاره را چه آمیزم و در هامون کجا گریزم؟
الهی! کانِ حسرت است این دل من، مایه ی درد و غم است این تن من، نیارم گفت که این همه چرا بهره ی من نه، دست رسد مرا به معدن چاره ی من!
 مرا تا باشد این دردنهانی تو را جویم که درمانم تو دان 

پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : عیسی زارعی
باتوجه به بیکاری دریانوردان خوب ،ماهر واموزش دیده کشورمان اعم ازملوان ،افسر،مهندس ناخدا و...ولی متاسفانه شرکتهای دریانوردی کشورمان ازنیروهای داخلی چشم پوشی کرده وحتی ازکاراخراج نموده وبجای ان ازنیروهای خارجی هندی فیلیپینی وپاکستانانی استفاده میکنندومسئولین ادارات بنادروکشتیرانی اداره کارواموراجتماعی وسایرمسئولین محترم بااطلاع کامل ازاین کارمتاسفانه مانع این کارشرکتهای کشتیرانی ودریانوردی نیستندوروزبه روزشاهدبی عدالتیهای بسیاری ازسوی شرکتهای دریانوردی ازجمله اخراج دریانوردان داخلی واستخدام پرسنل خارجی ،پرداخت نکردن حق بیمه دریانوردان ایرانی پرداخت نکردن عیدی وسنوات وحق سفروحتی حقوق کمترازحقوق اعلان شده برای کارگران وسایربی عدالتیهای دیگرازسوی شرکتهای دریانوردی هستیم ومسئولین مربوطه متاسفانه هیچ ممانعتی ازاین بی عدالتیها به عمل نمی اورندحتی کاربه جایی کشیده که اگریک ملوان ایرانی بابت بیمه ویاسایر حق وحقوق خویش باشرکت مربوطه اش کوچکترین اعتراضی داشته باشد از ان شرکت اخراج میشودوبه جای ان ازپرسنل خارجی کشورهای نامبرده استفاده میشودزیراکه این پرسنل خارجی علاوه برنخواستن حق بیمه وعیدی وسایرسنوات باحقوق اندک وناچیز200دلارحاضربه کارکردن بروی کشتیهای ایرانی هستند ایاباوجودمعضل بیکاری درکشورمان بی توجی مسئولین کشتیرانی ونظارت برشرکتهای دریانوردی نثبت به این امرمساله ای نیست که بایدبه ان توجه بیشتری شود؟ ساکنین چهار استان ساهلی کشور(هرمزگان ،بوشهر،خوزستان وسیستان وبلوچستان ) که اکثرساکنین این استانهاازطریق دریاامرارمعاش میکنندوکاردیگری جزدریانوردی بلدنیستندحالابایدبیکارباشندوبجای انهاپرسنل خارجی برروی کشتیهای ایرانی مشغول باشندکجای این کارعادلانه است ؟ مسئولین کنترل ایمنی ودریانوردی شناورهاکه ازطریق اداره بندروکشتیرانی برای کنترل اوضاع کشتیهابه روی شناورهااعزام میشوندازهمه چیزکشتی بازدیدکرده فقط تنهاچیزی که به ان توجه نمیکنندوجودپرسنل خارجی برروی کشتیهای ایرانیست وحتی لیست بیمه پرسنل شاغل برروی کشتی رانیزکنترل نمیکنند @@بی عدالتی درشرکتهای دریانوردی درجلوی دیدمسئولین بیدادمیزندولی متاسفانه هیچ مسئولی به این امرتوجهی ندارد@@
چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:14 ::  نويسنده : عیسی زارعی
رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر در روز 52 اسفند سال 5821 شمسی در تبریز تولد یافت و از ابتدا زیر نظر پدر دانشمند خود -که با انتشار کتاب (تربیت نسوان) اعتقاد و آگاهی خود را به لزوم تربیت دختران نشان داده بود- رشد کرد.
در کودکی با پدر به تهران آمد. ادبیات فارسی و ادبیات عرب را نزد وی قرار گرفت و از محضر ارباب فضل و دانش که در خانه پدرش گرد می آمدند بهره ها یافت و همواره آنان را از قریحه سرشار و استعداد خارق العاده خویش دچار حیرت می ساخت. در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت و مخصوصاً با به نظم کشیدن قطعات زیبا و لطیف که پدرش از کتب خارجی (فرنگی- ترکی و عربی) ترجمه می کرد طبع آزمائی می نمود و به پرورش ذوق می پرداخت.
در تیر ماه سال 3031 شمسی برابر با ماه 4291 میلادی دوره مدرسه دخترانه آمریکایی را که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره می شد با موفقیت به پایان برد و در جشن فراغت از تحصیل خطابه ای با عنوان" زن و تاریخ" ایراد کرد.
او در این خطابه از ظلم مرد به شریک زندگی خویش که سهیم غم و شادی اوست سخن می گفت .
خانم میس شولر، رئیس مدرسه امریکایی دختران خاطرات خود را از تحصیل و تدریس پروین در آن مدرسه چنین بیان می کند:
"پروین، اگر چه در همان اوان تحصیل در مدرسه آمریکایی نیز معلومات فراوان داشت، اما تواضع ذاتیش به حدی بود که به فرا گرفتن مطلب و موضوع تازه ای که در دسترس خود می یافت شوق وافر اظهار می نمود."
خانم سرور مهکامه محصص از دوستان نزدیک پروین که گویا بیش از دوازده سال با هم مراوده و مکاتبه داشتند او را پاک طینت، پاک عقیده، پاک دامن، خوشخو، خوشرفتار، در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار توصیف می کند. پروین در تمام سفرهایی که با پدرش در داخل و خارج ایران می نمود شرکت می کرد و با سیر و سیاحت به گسترش دید و اطلاعات و کسب تجارب تازه می پرداخت.
این شاعر آزاده، پیشنهاد ورود به دربار را با بلند نظری نپذیرفت و مدال وزارت معارف ایران را رد کرد.
پروین در نوزده تیر ماه 3131 با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت.
شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی توانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از کابین طلاق گرفت.
با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود.
در سال 4131 چاپ اول دیوان پروین اعتصامی، شاعره توانای ایران، به همت پدر ادیب و گرانمایه اش انتشار یافت.
، پروین مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت و به کار سرودن اشعار خود نیز ادامه می داد. تا اینکه دست اجل او را در 43 سالگی از جامعه ادبی گرفت. بهرحال در شب 61 فروردین سال 0231 خورشیدی به بیماری حصبه در تهران زندگی را بدرود گفت و پیکر او را به قم بردند و در جوار قبر پدر دانشمندش در مقبره خانوادگی بخاک سپردند.
در تهران و ولایات، ادبا و شعرا از زن و مرد اشعار و مقالاتی در جراید نشر و مجالس یادبودی برای او برپا کردند.
پروین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است.
 اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است خرم آنکس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین اس 

چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:,عکس طبیعت,, :: 16:35 ::  نويسنده : عیسی زارعی
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است 

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 12:51 ::  نويسنده : عیسی زارعی
گالری عکس پلاگر
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:روستای زاچ بشاگرد, :: 12:0 ::  نويسنده : عیسی زارعی
روستای زاچ ازتوابع شهرستان بشاگردهرمزگان که درغربی ترین قسمت شهرستان بشاگردقراردارد جمعیت180نفر تعدادخانوار60 زبان گویش)فارسی بشکردی زنگیکی( دین اسلام مذهب شیعه شغل اغلب مردم روستادامداری وکشاورزی مهمترین محصول کشاورزی گوجه وپیازرسمی محلی

    درباره وبلاگ

به وبلاگ روستای زاچ بشاگرد خوش آمدید
    آخرین مطالب
نوروزتان پیروز
شعری ازحضرت امام خمینی (ره)درباره نوروز
نتایج ارای حوضه انتخابیه میناب رودان جاسک سیریک وبشاگرداعلام شد تصویری زیباازگبیعت زیبای روستای زاچ بشاگرد اصل موضوع فراموش نشود حسینیه قدیمی روستای داربست سریال مختارنامه سریالی که بردل نشست تصویرداربستی تسلیت عرض میکنم شهادت امام رضا وامام حس ورحلت بیامبر شهیدمصطفی احمدی روشنشهیدعلم ودانش شهادتت مبارک اس ام اس فلسفی زیارت عاشورا نامه خانواده شهید احمدی روشن به رهبر انقلاب مناجاتی ازصحیفه سجادیه افرادنیکوکاربیشترعمرمیکنند عکسهایی ازروستای داربست ارسال کننده یوسف صادقی نکته ای چند*ازپروین اعتصامی تصاویری ازمحرم 90 تصاویری ازروستای زاچ محرم 1432-ق 1390ش بوی محرم می اید استانه حضرت ابالفضل )ع(روستای داربست بشاگرد عیدغدیرراخدمت همه شیعیان تبریک عرض میکنم تصویرهایی ازروستای زاچ بشاگرد عیدقربان سال 1361بشاگرد تصاویری زیباازروستای داربست بشاگرد عکس jjj منشاءوهابیت
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روستای زاچ بشاگرد و آدرس zachi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان